شرط پیوستن ایران به معاهده پاریس؛ رفع تحریمها
ایران «آماده و منتظر» است
ایران و عربستان نقطه سرخط
کانال عمان را نبندید!
سرمقاله
بدرقه سیاستمدارِ ورزش دوست
ایران و عربستان نقطه سرخط
کانال عمان را نبندید!
سرمقاله
بدرقه سیاستمدارِ ورزش دوست
شرط پیوستن ایران به معاهده پاریس؛ رفع تحریمها
ایران «آماده و منتظر» است
![](/resource/images/pdf-dl.jpg)
![](/Resource/images/titrbullet.png)
ایرنا: معاون حقوقی رئیسجمهور گفت: اگر بخواهیم تعهداتی در خصوص محیط زیست انجام دهیم، حتماً مستلزم نبود تحریمهاست که بتوانیم تجهیزات وارد کنیم. «محمد دهقان» درباره آخرین وضعیت لایحه الحاق ایران به معاهده آب و هوایی پاریس گفت: ما جلسات کارشناسی برای بازبینی این لایحه داشتیم و نظرات سایر کارشناسان هم به دست ما رسیده است. وی افزود: دستگاهها نظرات متفاوتی درباره معاهده پاریس و الحاق ایران به آن دارند و ما با ارزیابی کارشناسی و تخصصی مسأله، دنبال این هستیم که به یک وحدت نظر در مجموعه حاکمیت در خصوص مسائل فنی و سیاسی و تصمیم گیری درباره این موضوع برسیم. ایران پیش از این به معاهده توکیو و معاهدات قبلی آب و هوایی ملحق شده اما مهمترین مانعی که تا الآن موجب نپیوستن ما به معاهده پاریس شده، تحریمهای آمریکا و اروپا بوده است.
![](/resource/images/comment-top.png)
ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
![](/Resource/images/titrbullet.png)
ایلنا: سیدمحمد مرندی، مشاور تیم مذاکره برجامی ایران گفت: طرف ما ماههاست آماده توافق است و آنها باید نهایتاً تصمیم بگیرند. هروقت تصمیم گرفتند توافق به سرعت صورت میگیردهمانطور که همگی میدانند مشکل از ایران نیست. ماههاست که متن نهایی آماده است. متن نهایی مورد تأیید ایران، چند ماه پیش مورد تأیید رئیس سیاست خارجی اتحادیه اروپا جوزپ بورل قرار گرفت. بنابراین کارهایی که ایران قرار بود انجام دهد، انجام داد. اول مشکل درون آمریکا، یعنی انتخابات میان دورهای آمریکا بود و سپس آشوبها بود. آنهایی که مستقیم یا غیر مستقیم تشویق به آشوب کردند، کار توافق را عقب انداختند. وگرنه آمریکاییها بعد از انتخابات میاندورهای خود برای توافق آمادگی داشتند. الان هم میدانیم که آنها با پیامها و سیگنالهایی که میفرستند، تمایل زیادی به مذاکره دارند، اما باید اراده انجام آن را هم داشته باشند. بهرغم تلاش لابی ضدایرانی، غربیها مایل به توافق هستند و ایران هم منتظر است.
![](/resource/images/comment-top.png)
ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
![](/Resource/images/titrbullet.png)
پس از انجام چند روز مذاکرات فشرده میان دبیر شورای عالی امنیت ملی کشورمان با همتای سعودی خود در شهر پکن، توافق حاصل شده برای از سرگیری روابط میان دو کشور، طی مراسمی با امضاء بیانیه مشترک میان ایران، عربستان سعودی و چین به صورت رسمی اعلام شد.
بهدنبال سفر بهمنماه آیتالله رئیسی به پکن و گفتگوهای انجام شده میان رییس جمهور چین با رییس جمهور کشورمان، دریابان شمخانی از روز دوشنبه ۱۵ اسفندماه در شهر پکن با هدف پیگیری توافقات سفر رییس جمهور، مذاکرات فشردهای را به منظور حلوفصل نهایی موضوعات فیمابین تهران-ریاض با همتای سعودی خود آغاز کرد.
در پایان این مذاکرات، ۱۹ اسفندماه ۱۴۰۱ خورشیدی برابر با ۱۰ مارس ۲۰۲۳ میلادی، بیانیه سهجانبهای در پکن با امضای «علی شمخانی» نماینده مقام معظم رهبری و دبیر شورای عالی امنیت ملی، «مساعد بنمحمد العیبان» وزیر مشاور و عضو شورای وزیران و مشاور امنیت ملی عربستان سعودی و «وانگ ئی» عضو دفتر سیاسی کمیته مرکزی حزب کمونیست و رییس دفتر کمیسیون مرکزی امور خارجی حزب و عضو شورای دولتی جمهوری خلق چین صادر شد.
روایت شمخانی از پایان بنبست ۷ ساله
دبیر شورای عالی امنیت ملی روایتی از تلاشهای صورت گرفته برای پایان بنبست ۷ ساله و توافق از سرگیری روابط دوجانبه ایران و عربستان ارائه کرد.
«علی شمخانی» در روایتی از پایان بنبست ۷ ساله و توافق برای از سرگیری روابط دوجانبه ایران و عربستان عنوان کرد: سفر بهمن ماه آیتالله «رئیسی» به چین و گفتوگوی آقای «شی جین پینگ» رئیس جمهور چین با رئیس جمهور کشورمان، بستر شکلگیری مذاکرات جدید و بسیار جدی میان هیأتهای ایران و عربستان سعودی را فراهم کرد.
وی افزود: گفتوگوهای انجام شده میان دو کشور صریح، شفاف، همهجانبه و سازنده بود؛ رفع سوءتفاهمها و نگاه رو به آینده در روابط تهران - ریاض قطعاً توسعه ثبات و امنیت منطقهای و افزایش همکاری کشورهای حوزه خلیج فارس و جهان اسلام را برای مدیریت چالشهای موجود بهدنبال خواهد داشت.
دبیر شورای عالی امنیت ملی در پایان از نقش سازنده جمهوری خلق چین در خصوص حمایت از توسعه روابط کشورها که لازمه رفع چالشها و افزایش صلح و ثبات و ارتقای همکاریهای بینالمللی است، قدردانی کرد.
توافق تهران - ریاض نتیجه ابتکار عمل چه کسی بود؟
معاون سیاسی دفتر رئیس جمهور، توافق تهران - ریاض برای ازسرگیری روابط دوجانبه را موفقیت دیگری در سیاست همسایگی دولت سیزدهم و محصول ابتکار عمل آیتالله رئیسی دانست. «محمد جمشیدی» اعلام کرد: سیاست همسایگی آیتاله رئیسی بار دیگر جواب داد و در مذاکرات وی با آقایشی در پکن، ابتکارهای سازنده منطقهای مطرح شد که اینک به ثمر نشسته است. وی تصریح کرد: سیاست همسایگی و اوراسیاگرایی، هم باعث تقویت همکاریهای اقتصادی و هم گسترش ثبات و برادری و امنیت درونزا بدون مداخله عناصر خارجی میشود.
توافق در شرق علیه دشمنی در غرب
خبر توافق نهایی ایران و عربستان برای احیای روابط دوجانبه پس از ۷ سال قطع رابطه، خبری که روایت پشت پرده آن نشاندهنده تغییراتی بزرگ در مناسبات منطقه و رویدادهای جهانی است.
کلید احیای روابط دوجانبه تهران - ریاض پس از 7 سال وقفه، در جریان سفر مهم آیتالله «سید ابراهیم رئیسی» به چین و در کنار توافقات میان دو کشور زده شد و موضوع ازسرگیری روابط میان ایران و عربستان بهعنوان یکی از پیشنهادات طرف چینی به ایران ارائه شد.این در حالیست که پیش از این عربستان سعودی درخواست احیای روابط دیپلماتیک با میانجیگری چین را مطرح کرده و این درخواست با استقبال و پذیرش ایران مواجه شده بود.پس از سفر رئیس جمهوری اسلامی ایران به چین مذاکرات فشرده با نمایندگی دبیر شورای امنیت ملی از طرف ایران آغاز شد و امروز توافق نهایی با صدور بیانیهای سهجانبه اعلام شد. نکته قابل توجه در این مذاکرات، حذف آمریکا از جایگاه پدرخواندگی روابط کشورهای منطقه و نقش فعال دو کشور بهعلاوه چین در احیای روابط میان ایران و عربستان است. این توافق مهم در شرایطی بهدست آمد که طی ماههای گذشته آمریکا با میدانداری رژیم صهیونیستی و حمایتهای رسانهای و جنگ روانی تلاش میکرد فضاسازی خاصی را در منطقه علیه ایران سامان دهد. در واقع توافق صورت گرفته یک شکست بزرگ برای رژیم صهیونیستی و سیاست آمریکا مبتنی بر ایجاد شکاف و اختلاف در منطقه با هدف تضعیف جایگاه جمهوری اسلامی به حساب میآید.
حالا ایران و عربستان که همواره تلاش میشد بهعنوان بازوی آمریکا در منطقه برای فشار به ایران نمایش داده شود، به توافقی مهم برای احیای روابط دست یافتهاند؛ توافقی که با ایستادگی ایران و تدبیر دقیق دولت جمهوری اسلامی مبنی بر تقویت سیاست همسایگی و حذف آمریکا از فرایند شکلگیری آن به دست آمده است.
متن بیانیه سهجانبه بین ایران، عربستان و چین
در پاسخ به ابتکار شایسته شی جینپینگ رئیس جمهوری خلق چین در حمایت از گسترش روابط جمهوری اسلامی ایران و پادشاهی عربستان سعودی، بر اساس اصل حسن همجواری و با توجه به توافق ایشان با سران دو کشور در میزبانی و حمایت از انجام گفتگو بین جمهوری اسلامی ایران و پادشاهی عربستان سعودی و همچنین تمایل دو کشور به حل و فصل اختلافات از طریق گفتگو و دیپلماسی بر اساس پیوندهای برادرانه و با تاکید بر پایبندی دو کشور به اصول و اهداف منشور سازمان ملل متحد و منشور سازمان همکاری اسلامی و اصول و رویههای بینالمللی، هیأتهای جمهوری اسلامی ایران به ریاست امیر دریابان علی شمخانی نماینده مقام معظم رهبری و دبیر شورای عالی امنیت ملی و پادشاهی عربستان سعودی به ریاست دکتر مساعد بن محمد العیبان وزیر مشاور و عضو شورای وزیران و مشاور امنیت ملی از تاریخ ۱۵ تا ۱۹ اسفندماه ۱۴۰۱ خورشیدی برابر با ۶ تا ۱۰ مارس ۲۰۲۳ میلادی در پکن با یکدیگر دیدار و گفتگو کردند.
جمهوری اسلامی ایران و پادشاهی عربستان سعودی با سپاس و قدردانی از جمهوری عراق و سلطنت عمان به خاطر میزبانی گفتگوهای انجام شده بین دو طرف در سالهای ۱۴۰۰ تا ۱۴۰۱ خورشیدی (۲۰۲۱ تا ۲۰۲۲ میلادی) از رهبری و دولت جمهوری خلق چین برای میزبانی و حمایت از گفتگوهای انجام شده در این کشور و تلاش برای به ثمر نشستن آن تشکر کردند.
در نتیجه گفتگوهای انجام شده، جمهوری اسلامی ایران و پادشاهی عربستان سعودی توافق کردند ظرف حداکثر دو ماه، روابط دیپلماتیک خود را از سر گرفته و سفارتخانهها و نمایندگیها را بازگشایی کنند.وزرای امور خارجه دو کشور جهت اجرای این تصمیم و انجام تمهیدات لازم برای تبادل سفرا با یکدیگر ملاقات مینمایند.دو کشور با تاکید بر احترام به حاکمیت و عدم دخالت در امور داخلی یکدیگر در زمینه اجرای موافقتنامه همکاریهای امنیتی امضا شده در تاریخ ۱۳۸۰.۱.۲۸ خورشیدی برابر با ۲۰۰۱.۴.۱۷ میلادی و نیز موافقتنامه عمومی همکاریهای اقتصادی، بازرگانی، سرمایهگذاری، فنی، علمی، فرهنگی، ورزشی و جوانان، امضا شده در تاریخ ۱۳۷۷.۳.۶ خورشیدی برابر با ۱۹۹۸.۵.۲۷ میلادی توافق کردند. سه کشور اراده قاطع خود را جهت بهکارگیری تمامی تلاشها برای تقویت صلح و امنیت منطقهای و بینالمللی اعلام مینمایند.
![](/resource/images/comment-top.png)
ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
![](/Resource/images/titrbullet.png)
پس از خروج دولت ترامپ از توافق برجام و تحمیل سیلی از تحریمها علیه کشورمان در قالب کارزار فشار حداکثری، بسیاری از ناظران و تحلیلگران از آغاز فصلی جدید در چهارچوب روابط تهران-واشینگتن خبر دادند. فصل و دورهای که در قالب آن شخصِ رئیس جمهور وقت آمریکا (دونالد ترامپ)، از هر ابزاری نظیر وضع تحریمهای مختلف علیه ایران گرفته تا تلاش جهت اجماع سازی بین المللی جهت برخورد با تهران استفاده خواهد کرد تا ایران را به تسلیم وادارد.
با این حال، ورود بایدن به کاخ سفید و شکست ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری سال 2020 آمریکا، تا حدی امیدواریهایی را دال بر تغییر در رویکرد دولت آمریکا در قابل ایران و ایجاد جوی از تنش زدایی میان دو طرف ایجاد کرد. امیدواری که خیلی زود با تداوم رویکردهای دولت ترامپ علیه ایران (اما در قالبی نرمتر) و تلاشهای گسترده دولت بایدن جهت کار سیاسی و قانع کردن شرکای بین المللی واشینگتن جهت اجماع علیه ایران، خیلی زود نقش بر آب شد.
در این راستا، شاهد آن بودیم که قریب به 2 سال مذاکرات ایران و آمریکا (عمدتاً به صورت غیرمستقیم) جهت احیای توافق برجام نیز راه به جایی نبرد تا اینکه ماجرای جنگ اوکراین و البته وقوع اعتراضات در کشورمان حادث شد. دو اتفاقی که هر کدام به نحوی، هم آمریکا و هم دولتهای اروپایی را از کنشگری مؤثر در قالب معادله برجام باز داشت و شرایط را به نقطهای رساند که اکنون شاهدیم واشینگتن و دیگر پایتختهای اروپایی به صراحت میگویند که برجام اولویت فعلی آنها نیست و در عین حال، دور جدیدی از تحریمها را علیه ایران اعمال و به دنبال تشدید اقدامات خود علیه کشورمان در قالبهایی نظیر قرار دادن نام سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در فهرست سازمانهای تروریستی اتحادیه اروپا (ولو به صورت ظاهری و با اهداف تبلیغاتی) هستند.
البته که در بُعد منطقهای نیز شرکای آمریکا و اتحادیه اروپا، تشدید تنشها علیه ایران را در دستورکار قرار دادهاند و عملاً جوی ملتهب را در روابط خارجی ایران سبب شدهاند. جوی که هدفگذاری اصلی آن ایجاد نوعی محدودیت و انزوای دیپلماتیک برای کشورمان است. در این نقطه، یک سؤال اساسی مطرح میشود و آن این است: راهِ برون رفتِ ایران از این وضعیت و بحرانهای بالقوه آتی چیست؟ جهت پاسخ به این پرسش، ناظران و تحلیلگران دیدگاههای مختلفی را مطرح ساخته و میسازند با این حال، یکی از پیشنهادهای جنجالی در این رابطه این است که ایران باید راهِ دیپلماسی مخفی با دولت آمریکا را جهت کاستن از سطح تنشها علیه خود چه در محیط منطقهای و چه بین المللی در پیش گیرد. استدلال حامیان این ایده این است که اولاً، ایران و آمریکا که البته پیشتر نیز قبل از حصول توافق برجام، سابقه استفاده از دیپلماسی مخفی و گفتگوهای محرمانه در عمان را دارند، به واسطه مذاکرات مستقیم میتوانند بهتر و زودتر به نتایجی ملموس در چهارچوب مسائل مطرح در روابط دوجانبه دست یابند.
دوم اینکه یکی از مهمترین مزایای اتحاذ دیپلماسی مخفی جهت کاستن از سطح تنشها میان ایران و آمریکا این است که اگر بنا باشد مساله گفتگو میان دو طرف به صورت علنی مطرح شود، سیلی از اقدامات مخرب از سوی تندورهای آمریکایی، صهیونیستها و اروپاییها و همچنین دولتهای منطقه و افکار عمومی، در پیش گرفته میشود و مانع از برگزاری یکچنین دیداری خواهند شد. اما انجام مخفیانه این دیدار میتواند با چالشهای کمتر، و البته دستاوردهای بیشتر و عینیتری برای کشورمان همراه باشد.
استدلال اصلی حامیان ایده مذاکرات مخفی میان ایران و آمریکا این است که در شرایط کنونی، ایران با برخی چالشها از حیث دیپلماتیک و اقتصادی قرار گرفته و اگر بنا باشد در این فضا منفعلانه عمل کند، وارد آمدن ضربات گسترده و عمیقتر در حوزههای مذکور به کشورمان، به هیچ عنوان پدیدهای دور از انتظار نخواهد بود. از این رو، نشان دادن انعطاف در شرایط فعلی در حوزه سیاست خارجی، نه به معنای عقبگرد بلکه به معنای تقویت موضع ایران در عرصه معادلات بین المللی خواهد بود. در این میان، کنشگری ایران در قالب دیپلماسی مخفی با آمریکا، نمودی از ضعف کشورمان نیز نخواهد بود زیرا این فقط ایران نیست که مثلاً به یک توافق جدید در قالب مساله برجام نیاز دارد بلکه دولت آمریکا و حزب دموکرات نیز شدیداً از پیشرفتهای اتمی ایران نگران هستند و میدانند که دستیابی به توافق با ایران و آنچه آنها بعدها ابتکار عملشان جهت جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح اتمی ادعا خواهند کرد، میتواند برگ برنده مهمی برایشان در قالب انتخابات ریاست جمهوری سال 2024 آمریکا باشد و در عین حال، وضعیت توانمندیهای اتمی ایران را نیز در نقطهای مشخص و قابل کنترل قرار دهد و از تبدیل شدن ایران به یک قدرت اتمی تمام عیار جلوگیری کند.
موضوعی که در صورت تحقق حامل هزینههای سنگینی برای منافع ملی آمریکا خواهد بود. در این فضا، بهتر است سیاست خارجی ایران نیز عملگرایانه رفتار کند و در شرایطی که امکان اخذ برخی امتیازها را دارد، راه تعامل و دیپلماسی را در پیش گرفته و با مزایای کسب شده از دستیابی به یک توافق، تا حدی وضعیت را جهت ساماندادن به شرایط داخلی خود نیز هموار سازد. موضوعی که از چشم انداز کلی میتواند در راستای منافع و امنیت ملی کشورمان نیز باشد.
در این رابطه، درسهای تاریخی ایران از قضیه برجام نیز میتوانند کمکهای فراوانی را به کشورمان جهت مقابله هوشمندانه و هدفمند با خدعههای احتمالی آمریکا و اروپا در آینده و در قالب توافقی جدید با کشورمان بازی کنند. فراموش نکنیم که پیشنهاد برقراری مذاکرات مخفیانه میان تهران-واشینگتن به هیچ عنوان پیشنهاد ایدهآل و مطلوب برای مثلاً ایران نیست با این حال، در شرایط کنونی میتواند در نوع خود راهگشا باشد. عرصه سیاست خارجی، عرصه لحظهها و فرصتهاست و همین مؤلفهها هستند که گزینههای کشورها را در شرایط فعلی و حالِ آنها مشخص میسازند.
![](/resource/images/comment-top.png)
ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
![](/Resource/images/titrbullet.png)
![](/resource/images/comment-top.png)
ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
![](/Resource/images/titrbullet.png)
ادامه از صفحه یک
و سپس واشنگتن در قبال این سازوکار ویژه مالی بودیم. در رفتارهای ایذایی تروئیکای اروپایی برجام همین بس که اروپا با وجود منافعی که از رهگذر مناسبات اقتصادی با ایران داشت اما دیرهنگام به راهاندازی آن مبادرت کرد و بعد از راهاندازی هم رفتارهای سینوسی و کجدار و مریزی از خود به نمایش گذاشت.
اینستکس و عدم استقلال اروپا از آمریکا
عدم موفقیت اینستکس بیشتر از آنکه متوجه ایران باشد، به دلیل عدم جدییت طرفهای اروپایی برای بسط و توسعه اینستکس است؛ چراکه نگاه اروپاییها به کاخ سفید و اجازه آمریکاییهاست. کانال اینستکس برای نجات برجام طراحی شد اما کار نکرد چون کشورهای اروپایی شجاعت کافی برای اعمال قدرت اقتصادی ملی و مستقل خویش را نداشتند. واقعیت امر این است که ماه ژانویه 2019، پس از اعلام رسمی «هایکو ماس» وزیر خارجه آلمان مبنی بر «ایجاد سازوکار مالی ویژه اروپا» برای تجارت با ایران، صدراعظم این کشور اروپایی در سخنانی تأکید کرد اتحادیه اروپایی قصد ندارد بر سر برجام و تأمین منافع ایران، با واشنگتن وارد منازعه شود! دیگر سیاستمداران اروپایی از جمله «مکرون» و «جانسون» نیز معتقد بودند هر گونه تصمیم و اقدامی در قبال ایران و توافق هستهای، باید در ذیل پازل استراتژیک مشترک ضدایرانی «ایالات متحده/ اتحادیه اروپایی» تعریف شود. بر همین اساس، مقامات اروپا پس از توافق با «مایک پمپئو» وزیر خارجه آمریکا و «جان بولتون» مشاور سابق امنیت ملی این کشور، تصمیم به پیشبرد تاکتیک «خرید زمان از ایران» با استناد به یک «ساختار انتزاعی» گرفتند. بنابراین اینستکس به لحاظ ماهوی، نماد «استقلال اروپا از آمریکا» برای «تأمین نیازهای ایران» نبود، بلکه نماد «همپیمانی مشترک آمریکا- اروپا» در «حفظ یکجانبه تعهدات ایران» بود. ماجرای این سازوکار به حدی تلخ بود که بعداً «میشل ارهارد باک» سومین مدیرعامل این شرکت آلمانی، انگلیسی و فرانسوی به عدم موفقیت این مأموریت اعتراف کرد و اعلام کرد که تحریمهای آمریکا علیه ایران، بانکهای بزرگ اروپایی را به شدت محافظه کار کرده بود و به همین دلیل آنها با اینستکس کار نمیکنند. در واقع یکی از مهمترین دلایل ناکارآمدی اینستکس عدم رغبت بانکهای اروپایی برای انجام تراکنشهای مربوط به ایران به دلیل نگرانی از تحریمهای آمریکا بود.
مشکلات ساختاری و دولتی بودن اینستکس
سازوکار اینستکس به نوعی دولتی تعریف شده لذا دولت ایران باید فروشی داشت تا بتواند منابع را صرف واردات از اروپا کند. چون شرکتهای اروپایی دیگر نفت و فرآوردههای نفتی از ایران نمیخرند پس منبعی وجود نداشت که در اینستکس ریخته و بتواند موجب تجارت با اروپا شود. از همان آغاز فعالیت اینستکس، بسیاری از کارشناسان اقتصادی هشدار داده بودند که اگر منابع حاصل از فروش نفت ایران به کشورهای دیگر مثل چین، کره جنوبی، ژاپن، هند یا صادرات گاز به ترکیه یا برق به عراق به اینستکس واریز نشود، نمیتوان از این مکانیزم انتظار داشت که بتواند به کمک تجارت خارجی ایران بیاید.
ضمن اینکه اینستکس اساساً یک «ساختار انتزاعی» بود و در عمل، ویژگیها و زیرساختهای اولیه برای تبدیل به یک «شبکه عملیاتی» را نداشت. اهداف اعلامی فریبکارانه تروئیکای اروپایی از جمله «خرید نفت از ایران» و «راهاندازی تجارت غیردلاری با کشورمان»، سریعاً جای خود را به «تأمین اقلام بشردوستانه» آن هم به صورت محدود و قطرهچکانی داد. از سوی دیگر، اروپاییان به طور همزمان به «بانیان ایجاد ساختار موهوم اینستکس» و «ناظران و ارزیابیکنندگان» آن تبدیل شدند.
***
به عبارت بهتر، اینستکس از ابعاد ماهوی، حقوقی و عملیاتی دارای مشکلات عدیده بود و همین موارد سبب شد اتحادیه اروپایی بدون هیچ هزینهای، از ادعاهای فریبنده و نمایشی خود درباره تأمین منافع ایران در برجام عقب نشینی کند.
![](/resource/images/comment-top.png)
ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
![](/Resource/images/titrbullet.png)
حسن غفوریفرد را بیشتر فردی در حوزه سیاست و اقتصاد میشناسند؛ چهرهای متعلق به جریان سیاسی محافظهکار و بعداً اصولگرا که عضویت موتلفه و نمایندگی مجلس را در کارنامه داشت؛ اما زمانی او در حوزه ورزش بیشتر شناخته میشد.
«حسن غفوری فرد» به عنوان یک چهره سیاسی و اقتصادی شناخته میشود که سابقه حضور در شورای مرکزی حزب مؤتلفه اسلامی و ریاست هیأت بازرسی و نظارت شورای عالی انقلاب فرهنگی را در پرونده کاری خود داشت. او صبح پنجشنبه، 18 اسفند در سن 79 سالگی درگذشت. فوری فرد پس از پایان جنگ هشتساله ایران و عراق، ریاست سازمان تربیت بدنی را به مدت چهار سال بر عهده گرفت؛ اما قبل و بعد از آن مسئولیتهای بیشتری در حوزههای سیاسی و اقتصادی داشت که موجب شد حضور او در حوزه ورزش کشور کمتر به چشم بیاید. حضور او به عنوان یک چهره سیاسی در ورزش، شبیه همان چیزی است که او آن را یکی از افتخاراتش مینامید، یعنی وارد کردن سیاسیون و بعضاً حتی چهرههای مذهبی به عرصه مدیریت ورزش کشور.
در زمانی که نگاهی درست و توسعهگرا به حوزه ورزش در کشور وجود نداشت، غفوریفرد با ورود افراد سیاسی و روحانیون به ورزش و آشنا کردن مسئولان با این حوزه، تلاش کرد تغییرات مثبتی در این حیطه ایجاد کند. این دستکم ادعایی است که خود او به آن اذعان میکرد.
در راستای همین سیاست، در زمان ریاست غفوریفرد بر سازمان تربیت بدنی، به برخی از وزرا به عنوان مسئولان فدراسیونها حکم داده شد. خود او در گفتوگویی با تجارت فردا گفته بود: «آن زمان آقای مهندس ترکان را که وزیر دفاع بود به ریاست فدراسیون کشتی انتخاب کردیم. آقای وهاجی وزیر بازرگانی و آقای محلوجی به عضویت کمیته المپیک درآمدند. آقای ناطقنوری از مجلس به فدراسیون بوکس رفتند و از ارتش نیز تیمسار سلیمی که آن زمان رئیس نیروی زمینی بودند حکم ریاست فدراسیون هندبال را گرفتند.»
او درباره انگیزهاش از این کار گفته «در واقع ما تلاش کردیم از مجلس، دولت و حتی نیروهای مسلح افرادی را وارد ورزش کنیم. ما حتی از روحانیون صاحب نفوذ نیز استفاده کردیم و زمینه را برای حضورشان در ورزش فراهم ساختیم. مجموعه این اقدامات سبب شد که ورزش در مجامع تصمیمگیری دولت مطرح شود به همین دلیل هم بودجه ورزش به سرعت افزایش پیدا کرد؛ برای مثال علاوه بر بودجه ورزش، اعتبارات دیگری مثل 10 ریال از هر نخ سیگار برای ورزش تصویب شد.»
او پیشتر در گفتوگوی خود با تجارت فردا در سال 91 خاطرات جالبی از آن دوران بیان کرده بود. مثلاً گفته بود: «اگر به اعتبارات و بودجه ورزش و اضافات آن رجوع کنید، میبینید که پس از دوران من بیش از هزار برابر رشد داشته است. در زمان من بودجه ورزش زیر یک میلیارد تومان بود اما الان (سال 1391) به بیش از دو هزار میلیارد تومان رسیده است. البته ممکن است بگویید تورم هم عامل این افزایش بوده ولی من میگویم مثلاً اگر در آن زمان سکه 80 هزار تومان بود الان 800 هزار تومان شده یعنی 10 برابر ولی بودجه دو هزار میلیارد تومان شده است یعنی چیزی فراتر از نرخ تورم. افزایش اعتبارات بودجه هم به این علت بود که مسئولان سیاسی، قضایی و اجرایی مملکت به ورزش ورود پیدا کرده بودند و از نزدیک با اثرات و تأثیر ورزش در رشد و ارتقای سلامت جامعه، پر کردن اوقات فراغت جوانان و افتخارآفرینی برای کشور در سطح بینالمللی آشنا شدند.»
ورود سیاسیون به عرصه ورزش برای غفوری فرد کافی نبود. او تلاش کرد روحانیون را نیز به حوزه ورزش گره بزند: «بعد از آن تلاش ما بر حضور روحانیون در ورزش متمرکز شد. البته در ابتدا خودداری میکردند ولی بعدها راحتتر این امر را پذیرفتند. ما به همراه تیمی که به بازیهای آسیایی پکن فرستادیم برای اولین بار یک روحانی به نام آقای سیدابوالقاسم شجاعی را همراه هیات فرستادیم و در این بازیها هم برای اولینبار بعد از انقلاب فوتبال ما مقام اول را کسب کرد.» برخی معتقد بودند که دو خشت کج در دوران ریاست غفوری فرد در ورزش کشور گذاشته شد؛ نخست «ورود مدیران سیاسی به عرصه ورزش» بود و دوم اینکه چهرههای سیاسی در رأس هیات مدیره دو باشگاه فوتبال استقلال و پرسپولیس قرار گرفتند؛ خشتهایی که بنای مدیریت ورزش کشور تا همین امروز هم روی آنها بنا شده و درهای ورزش همچنان بر همان پاشنه میچرخند. هرچند این مساله بارها و بارها صدای ورزشیها را درآورده و به دفعات گلایه کردهاند که یکی از مشکلات بزرگ این حوزه، مدیریت غیرورزشیها بر ورزش کشور است، اما خود غفوریفرد معتقد بود که یکی از «افتخارات» او همین باز کردن پای «سیاستمداران» به ورزش بوده است. او معتقد بود که این اقدامش باعث شد جایگاه ورزش ارتقا پیدا کند و در مجامع تصمیمگیری مثل مجلس و دولت مطرح شود.
منبع: اکو ایران
![](/resource/images/comment-top.png)
ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.